زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

مشاهیر‌ دیوبندیه





دیوبندیه مکتب یا فرقه‌ای از اهل سنت پیرو مذهب حنفی در شبه قاره هند که با هدف مبارزه با استعمار انگلیس و احیای دین اسلام و تجدید حیات دینی‌ شکل گرفت و بعد از تجزیه هند، در پاکستان به مرکزیت‌ مدرسه‌ دارالعلوم حقانی منتقل شد که نقش بسزایی در‌ تولید‌ و تربیت جریان‌های سلفی جهادی داشته است. شخصیّت‌هایی در مدرسه دارالعلوم دیوبند علم آموخته و فارغ‌التحصیل شده‌اند که به زندگی‌نامه برخی از آنها مختصرا اشاره خواهد شد.


۱ - مشاهیر‌ مدرسه دارالعلوم دیوبند



شخصیّت‌هایی که از نظر دارالعلوم دیوبند امام ملّت، نمونه علم‌ و عمل‌، مرکز رشد و هدایت خاص و عام و صاحب فهم‌ پیرامون‌ حدیث‌ و روایت و تفسیر و درایت فقهی بوده، علاوه بر‌ آن‌ مصلح به‌شمار می‌رفته‌اند ۵۲ نفرند که از سوی خود دارالعلوم برگزیده شده‌اند و تعدادی‌ از‌ آنها به قرار ذیل هستند‌:

۱.۱ - محمد‌ قاسم‌ نانوتوی‌


حجت‌الاسلام‌ مولانا محمد‌ قاسم‌ نانوتوی‌ مؤسس دارالعلوم دیوبند و پیرو خط‌ شاه‌ ولی‌الله دهلوی بود. به زبان فارسی می‌نوشت و در فعالیت‌های سیاسی شرکت می‌کرد‌ و در‌ انقلاب سال میلادی ۱۸۵۷ شبه قاره‌ هند شخصاً به‌عنوان نظامی شرکت‌ کرده‌ است. زندگی‌نامه وی در کتاب‌ «مسلک‌ دارالعلوم دیوبند» آمده است.

۱.۲ - رشید احمد ﮔﻨﮕﻮهی


قطب ارشاد مولانا رشید احمد ﮔﻨﮕﻮهی، در حدیث، فقه‌ و تصوّف‌ برازنده بود. در انقلاب سال‌ ۱۸۵۷‌ شرکت‌ داشته و نه ماه‌ اسیر‌ انگلیسی‌ها بوده است یعنی‌ در‌ فعالیت‌های سیاسی شرکت داشته است.

۱.۳ - محمود الحسن دیوبندی


شیخ الهند مولانا محمود الحسن دیوبندی، بعد از نانوتوی‌ از‌ لحاظ علمی در محافل دیوبند زیاد‌ مطرح‌ است. وی‌ لقب‌ حجت‌الاسلام‌ را به نانوتوی داده‌ و بر کتب او حاشیه زده است. این حواشی بارها تجدید چاپ شده است. قرآن مجید‌ را‌ ترجمه کرده، بر ابواب بخاری و ترجمه‌های‌ آن‌ رساله‌های‌ زیادی‌ نوشته‌، درس حدیث می‌داده‌ و هشتصد‌ و شصت نفر شاگرد ورزیده تقدیم جامعه نموده است.
علمای هم‌عصرش او را به‌عنوان یک محدث‌ می‌شناختند‌. در‌ افغانستان از نفوذ زیادی برخوردار بوده است‌. در‌ مقابل‌ انگلیس‌ فعالیّت‌ زیرزمینی‌ داشته و سازمانی بنام «ریشمی رومال کی تحریک‌ جنبش دستمال ابریشمی» را که یک سازمان مخفی بوده رهبری می‌کرده و پنج سال توسّط انگلیسی‌ها زندانی بوده است.

۱.۴ - عبدالله‌ امبیتوی


مولانا عبدالله‌ امبیتوی داماد نانوتوی بوده و با سِر سید احمدخان در دانشگاه ملّی علیگر مسئول دروس دینی بوده است.

۱.۵ - سید احمد حسن امروهوی


مولانا سید احمد حسن امروهوی محدّث بوده و در پیشبرد فکر دیوبندیه (به‌صورت‌ ویژه‌ در خط نانوتوی یعنی قاسمیّت) خیلی کوشا بوده است.

۱.۶ - عزیزالرحمان عثمانی


مولانا مفتی عزیزالرحمان عثمانی
دارالافتاء دیوبند توسط همین شخص رونق گرفت. پیرو طریقت نقشبندیه بود و در مسائل درسی هم تسلّط‌ داشت‌. حلقات دیوبندی از وی به خوبی یاد می‌کنند.

۱.۷ - اشرف علی تهانوی


مولانا اشرف علی تهانوی (تانوی ه دوچشم در اردو به لفظ در نمی‌آید)
با‌ عنوان‌های‌ حکیم الامت، محدث مشهور، عارف‌ بالله‌ و فقیه بزرگ یاد می‌شود. پیر طریقت بوده و چند کتاب دارد. مترجم قرآن مجید به زبان اردو بوده است. از این ترجمه معلوم می‌شود بر‌ فارسی‌ هم تسلّط کامل داشته‌ و به‌ گمان بنده از ترجمه‌ها و تفسیرهای فارسی در ترجمۀ اردوی خویش بسیار سود برده است.

۱.۸ - حافظ عبدالرحمن امروهوی


مولانا حافظ عبدالرحمن امروهوی عالم در امور کلام بوده و در سال ۱۳۶۲ه که مولانا‌ سید‌ حسین مدنی زندانی شد رئیس درس حدیث در دارالعلوم دیوبند بود.

۱.۹ - حکیم نابینا


مولانا حکیم عبدالوهّاب یوسف پوری معروف به حکیم نابینا، علاوه بر این‌که علوم دینی را آموخت پیرو طریقت بود‌. چون‌ نابینا بود‌ به استاد طریقت خود گفت برایش دعا کند تا بر اساس «نبض دست» مرض را تشخیص دهد و چنین‌ شد.

۱.۱۰ - محمد کفایت‌الله


مولانا مفتی محمد کفایت‌الله فقیه، محدث، مفتی و نکته‌ سنج‌ بود‌. فعالیّت سیاسی هم داشت و تنها رئیس جمعیت العلماء هند بود که عضو حزب کنگره (حزب گاندی) بود‌.

۱.۱۱ - سید حسین احمد مدنی


مولانا سید حسین احمد مدنی در سال ۱۳۱۶ به مدینه رفت و مدت ۱۸‌ سال‌ در‌ آنجا بود و تدریس می‌کرد. به هند بازگشت و در فعّالیّت‌های سیاسی شرکت کرد‌.
وی را انگلیسی‌ها‌ زندانی کردند‌. از رهبران جمعیت العلماء و کنگره بود. در سیاست و تصوّف کتاب‌های زیادی‌ دارد. شیخ الحدیث بود‌ و چندبار‌ رئیس جمعیت العلماء شد.

۱.۱۲ - محمد شفیع


مولانا مفتی محمد شفیع ادیب، مفتی، فقیه، شاعر، نویسنده، پیرو طریقت و خودش خلیفه و پیر زمان خود بود. به زبان‌های عربی، اردو، فارسی و لهجه دری شعر‌ می‌سرود و نویسندگی هم می‌کرد. بعد از استقلال به پاکستان آمد و در کراچی دارالعلوم تأسیس کرد.

۱.۱۳ - محمد طیّب


مولانا محمد طیّب شاعر و نویسنده است. بیش از یکصد جلد کتاب دارد. کتاب مشهور «حجةالله‌ البالغه‌» از وی است. خطیب بود و طریقت هم داشت. به بسیاری از کشورها سفر کرد. روحیّه علمی بر وی چیرگی داشت.

۱.۱۴ - محمد یوسف بنوری


مولانا محمد یوسف بنوری اصلاً اهل ولایت (استان‌) لغمان‌ افغانستان است. بعد از تشکیل پاکستان دارالعلومی در کراچی تأسیس کرد. متبحّر در علوم بود. در مصر با صاحب تفسیر طنطاوی (علامه طنطاوی) مباحثه داشت و تفسیر او را نقد‌ و بررسی‌ می‌نمود. بعدها طنطاوی از وی به عنوان «استاد» نام می‌برد و اشتباهاتی را که مولانا محمد یوسف گوشزد کرده بود پذیرفت. کتاب‌های زیادی دارد و بر ترمذی شرح نوشته. بر فارسی‌ و عربی‌ تسلّط‌ داشت و به کشورهای زیادی سفر‌ کرد‌.

۱.۱۵ - محمد محمود


مولانا مفتی محمد محمود اهل ایالت سرحد (خیبر پختونخواه) پاکستان، منطقه دیره اسماعیل‌خان است و پدر مولانا فضل‌ الرحمن. به فارسی شعر می‌سرود‌. تا‌ بعد‌ از انقلاب اسلامی ایران در قید حیات بود‌ و معتقد‌ بود باید از انقلاب اسلامی ایران حمایت کرد چون رهبری انقلاب در دست علمای دین است و نخستین‌بار است‌ که‌ حکومت‌ علماء بوجود آمده است. او در امور سیاسی فعّال بود‌.

۲ - مقالات مرتبط



شخصیت‌ها و مراکز دیوبندیه پاکستان؛ دیوبندیه؛ اندیشه‌ دینی دیوبندیه؛ عقاید دیوبند‌یه؛ دارالعلوم دیوبندیه؛ مکتب دیوبندیه و سلفیت؛ تفاوت‌های دیوبندیه با وهابیت.

۳ - منبع



مجله مطالعات راهبردی جهان اسلام، زمستان ۱۳۹۶ - شماره ۷۲ (‌۲۸ صفحه - از ۱۴۹ تا ۱۷۶ )، برگرفته از مقاله «ساختار دیوبندیه در شبه قاره هند»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۹/۱۴.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.